چندی است که مفهوم مهم و قابل توجه ” بهزیستی معنوی” وارد مباحث روانشناسی، جامعهشناسی و فرهنگشناسی شده است این مفهوم اشاره به توانایی تجربهاندوزی و یکپارچگی معنا و هدف در زندگی از طریق پیوند فرد با قدرتی فراتر از توانایی شخصی دارد. این مفهوم بازتاب چگونگی روابط فرد با “خود”، دیگران، محیط زندگی و خداست. این مفهوم از پیامدهای درخشان روانشناختی بهرهمند است؛ نظیر احساس محتوا داشتن در زندگی، نگهداری تعادل و چیرگی در زندگی، پیریزی پیوندهای مثبت، احساس هدفمندی و معنایابی در زندگی، پیوند با مرجع قدرتی فراتر از خود، پذیرش مشکلات روزمره زندگی و بهرهگیری از فرصتهای آنها در رشد فردی.
مطالعات بسیاری در دو دهه اخیر به نقش بیبدیل بهزیستی معنوی در پیریزی بهداشت روانی فرد و اجتماعی در اقشار گوناگون تاکید ورزیده است.
مطالعات بر روی ۴۷۰ نوجوان پسر و دختر با میانگین سنی ۱۵ سال نشان میدهند که ارزشهای نوجوانان به طور مستقیم بهزیستی معنوی و حمایت اجتماعی آنها را پیشبینی میکند.(سیمیر و همکاران، ۲۰۲۰)
مطالعه بر روی ۲۲۰ درمانگر در قلمرو مشاوره دانشگاهی نشان داد که ۲۰۰ نفر آنها با مراجعینی با درگیریهای دینی-معنوی مواجه هستند. درمانگران دارای سطوح بالای تعهدات دینی در مقایسه با درمانگران دارای سطوح پایین، به اهداف دینی-معنوی اهمیت بیشتری میدادند و نیز از مداخلات دینی معنوی بهرهگیری بیشتری میکردند. همچنین درمانگران با تحصیلات دینی-معنوی از «خودبسندگی» والاتری در کار با مباحث دینی-معنوی برخوردار بودند.(کلمز و همکاران، ۲۰۱۰)
از قلمروهای مهم دیگر حوزه شغلی و حرفهای است؛ معنویت با ارزشهای شغلی درونی بیش از برونی همبستگی بیشتری دارد و این همبستگی در میان مردان بیشتر است.(دادک، ۲۰۰۴)
مطالعات بر روی ۶۰ فرد در حال بازنشستگی و بازنشسته نشان میدهند بهزیستی معنوی، معنایابی در زندگی، بهینگی و «خود تنزیهی»[۱] با یکدیگر همبستگی دارند. امّا هیچ تفاوتی از حیث بهزیستی معنوی، وجود نداشت.(الکدی، ۲۰۱۹)
باور و ایمان معنوی به خدا و نیایش، تنیدگی و اضطراب شغلی مربوط به تعلیم و تربیت را کاهش میدهد و به سلامت و بهزیستی شغلی کمک میکند(واکر، ۲۰۲۰)
«بهزیستی معنوی» سهم شگرفی در درمان بیماریهای وخیم را به خود اختصاص داده است:
مطالعه بر روی ۱۳۰ زن بیمار سرطانی سینه(با دوسال سابقه ابتلا) نشان داد که بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و تنیدگی مزمن آنها رابطه دارد.(پارنل و آندرسون، ۲۰۰۹)
مطالعه بر روی دویستوبیستوپنج دانشجو نشان داد که دانشجویان با بهزیستی معنوی بالا گرایش بیشتری به مشارکت در فعالیتهای مذهبی دارند و در «کیفیت سالم زندگی» برتری نشان میدهند. بهزیستی معنوی در حدود هجده درصد پراش کیفیت سالم زندگی را پیشبینی میکند.(آنی، ۲۰۱۳)
بهزیستی معنوی میتواند به تقویت بنیه جسمانی بیماران سرطانی و ارتقای حالات خلقی آنها کمک کند و از سوی دیگر خستگی، تنیدگی، افسردگی، و آشفتگی را کاهش دهد.(آندو، ۲۰۱۶)
اهمیت بهزیستی معنوی و امید در زندگی در درمان مبتلایان به سرطان در همه مراحل پیشرفتش مورد بررسی واقع شد. دستاوردها در میان ۱۲۰ بیمار سرطانی زن و مرد، همبستگی مثبت میان بهزیستی معنوی و امید در زندگی را نشان داد. یافته شگفت انگیز آن بود که این همبستگی در سطح پیشرفته سرطان، نیرومندتر بود. این همبستگی در میان زنان بیش از مردان وجود داشت.( لیاکات، ۲۰۲۰)
بیتردید خانواده در کانون این تاثیر بنیادین جای دارد خانواده به مثابه فطریترین و اساسیتری نهاد فرهنگی و ارزشی جامعه محسوب میشود لذا استواری و پایداری فرهنگی یک خانواده نقطه آغازین انتقال فرهنگ به نسل بعدی است.
برای این انتقال نسلی و رسیدن به بهزیستی معنوی لازم است تعریفی فرهنگ خانوادگی (Family Culture) داشته باشیم.
باتوجه به اینکه موضوع ما فرهنگ و خانواده است تمایل دارم از تعریف استفان کاوی برای فرهنگ خانواده استفاده کنم. استفاون کاوی در کتاب هفت عادت خوب خانواده تعریفی از فرهنگ دارد با عنوان «فرهنگ زیبایی خانواده من» او معتقد است، “فرهنگ” روح حاکم بر خانواده است. یعنی خصوصیات یک خانواده و عمق ،کیفیت و پختگی روابط بین افراد نحوه ارتباط و احساسی که اعضای یک خانواده با هم دارند. وقتی از زیبایی یک فرهنگ صحبت میکنیم توصیف فرهنگی است که افراد خانواده در آن از با هم بودن لذت میبرند . باورها و ارزشهای مشترک دارند. فرهنگی است که در آن ” من” جای خود را به ” ما” داده است. خانواده یعنی تجربه “ما” و “روحیه ما “، بنابراین حرکت از من به ما و از استقلال به همبستگی . وقتی خوشبختی شما از خوشبختی دیگران حاصل میشود، متوجه میشوید که از من به ما رسیدهاید و در اینجا روند حل مشکلات و استفاده از فرصتها تغییر میکند.
هم چنین شما را در مقابله با نیروهایی که منجر به خارج کردن شما از مسیر هستند، یاری میدهد. این نیروها میتواند نیروهایی بیرونی از قبیل محیط، افت و خیز اقتصادی یا بیماریهای ناگهانی که خارج از اختیار ماست و یا نیروهای درونی از قبیل کشمکش، کمبود ارتباطات، میل به انتقاد، گله، مقایسه و رقابت باشد.
فرهنگ خانوادگی قواعدی را مشخص میکند که فرزندان یاد میگیرند آینده خود را بر اساس آن بسازند و باید بر اساس آن قواعد پیش روند.
فرهنگ خانوادگی شما در دنیایی که همیشه در حال تغییر است، به فرزندانتان چارچوبی امن میدهد که باعث میشود بچهها احساس ناامنی نکنند.
از ویژگیهای فرهنگ میتوان به مواردی اشاره کرد
1-فرهنگ یاد گرفتنی است؛ فرهنگ خصوصيتی غريزی يا ذاتی نيست و نمیتوان آن را از راه زيستی به ديگران منتقل كرد… بنابراين بايد پيرو قانون يادگيری باشد.
فرهنگ اجتماعی است؛ «فرهنگ، انسان را از فرد بودن به گروه اجتماعی بالا میبرد و به گروه، پيوستگی و دوام نامحدود میبخشد».
فرهنگ خشنودی بخش است؛ فرهنگ همواره و به ضرورت، نيازهای بنيادی زيستی و نيازهای ثانوی برخاسته از آنها را برآورده میسازد. فرهنگ از عادتها ساخته شده است و عادتها تنها تا زمانی كه خشنودی میآفرينند پايدار میمانند.
فرهنگ سازگاری میيابد؛ فرهنگ در سراسر زمان، رو به سوی سازگاری با پيرامون جغرافيايی خود دارد. همچنين فرهنگ از راه وامگيری و سازمان دادن، با پيرامون اجتماعی مردمان نزديك و همسايه سازگاری پيدا میكند. سرانجام فرهنگ بیچونوچرا گرایش به آن دارد تا با خواهشهای زيستی و روان شناختی سازواره انسانی سازگاری یابد.
فرهنگ یگانهساز است؛ بهعنوان يك پيامد فراگرد سازگاری، عناصر هر فرهنگ، گرايش به آن دارند كه پيكری يكپارچه و به هم بافته و سازگار پديد آورند.
چگونه یک فرهنگ خانواده قوی بسازیم که منجر به بهداشت روان وبهزیستی معنوی شود؟
باید توجه داشته باشیم:
چه ارزشهای بر خانواده من حاکم است
عادات، فرهنگ خانواده من چیست.
چه آداب و رسومی را ادا میکنید؟
توجه داشته باشیم انجام سنتها، فرهنگ خانواده را تقویت میکنند سنتهای که چگونگی روابط فرد با “خود”، دیگران، محیط زندگی و خدا را تقویت کند ومنجر به بهزیستی معنوی گردد. یادمان باشد فرهنگی که امروز ایجاد میکنید یک میراث است زیرا این فرهنگ خانوادگی را فرزندان شما در خانههای خود با خانواده خود ایجاد کرده و شکل میدهند.