مظفر رؤیایی در نخستین همایش “مدیریت فرهنگ در خانوادده” با اشاره به مبحث اقتصاد فرهنگ، توجه به سهم فرهنگ و هنر در سبد خانوار ایرانی را یکی از مهمترین مسائل حوزه مدیریت فرهنگی دانست.
۱۴ آبان مصادف با روز فرهنگ عمومی در تقویم رسمی کشور نام نهاده شده است. از این رو به همین مناسبت فرهنگسرای خانواده میزبان نخستین همایش “مدیریت فرهنگ در خانواده” بود. در این همایش که اساتید، دانشآموختگان و مدیران حوزه مدیریت فرهنگی حضور داشتند به چند مسئله مهم در حوزه خانواده پرداختند. یکی از سخنرانان این همایش، دکتر مظفر رؤیایی بنیانگذار رشته مدیریت فرهنگی و هنری در کشور بود که به نکاتی در اینباره اشاره نمود. ایشان سخنرانی خود را با دلیل نامگذاری این همایش و شکلگیری آن، آغاز نمود و گفت:
عنوان “مدیریت فرهنگ در خانواده” به این دلیل انتخاب شد که این فرهنگسرا، فرهنگسرای خانواده است و موضوعی از فرهنگ عمومی است و دلیل سوم آن این است که من اعتقاد دارم، خانواده، جایگاه یا مأخذ و ملجأ تغییرات فرهنگی است که رخ میدهد و در فاصله زمانیِ دور محصول خواهد داد و آنچه را که ما میبینیم از خانواده ساطع میشود و از سکوی خانواده است. اینکه کِی به بار خواهد نشست، اجتناب ناپذیر است. ما در گروه غیر رسمی خود به این نتیجه رسیدیم که این همایش هر شش ماه یک بار و شاید هم بیشتر، تشکیل شود و در هر همایش به یکی از زیرمجموعههای آن بپردازیم. به اینمنظور نیاز است تا یک آکادمی رسمی ذیل این سازمان رسمی ایجاد شود که احتیاج به پژوهشهایی با روش شناختی درست دارد که این سازمان رسمی بتواند بودجهاش را تأمین کند. در دنیا برای سلول خانواده و تاثیر مستقیم و غیرمستقیمش در روند تغییرات فرهنگی سازمان رسمی وجود دارد من عقیده دارم که که میبایست این مسائل به قول خودم، “ایرانیزه” شود. با توجه به خانواده، ارزشها، سنتها، بنیانهای فکری، بنیانهای آموزشی و هر چه که ما در فرهنگ داریم در این مرکز انجام شود.
رؤیایی سپس به ماهیت خانواده در مدیریت فرهنگی پرداخت و گفت:
خانواده یک شرکت سهامی غیررسمی است. شرکتی که همه بهصورت مشاع در همه چیز شریک هستند و هیچکس استقلال و مالکیت ندارد، ولی استقلال رأی و حرف دارد. اخیرا برای تعریف فرهنگ هجده ارزش یا شاخص تعیین شده است، این هجده شاخص بایست چتری باشد روی فرهنگ خانواده و فرهنگ خانواده زیر این چتر، نشر و نمو جدیدی کند. بنابراین وقتی میگوییم “شرکت سهامی”، یعنی نوزادی که تازه بهدنیا آمده است، عضو این شرکت سهامی است و به سهم خودش متمتع میشود و به سهم خودش خرابکاری میکند و همینطور تا پدر؛ مادربزرگ و پدربزرگ هم عضو این شرکت سهامی هستند. بنابراین؛ اینها، هم نفع فردی دارند و هم نفع اجتماعی. به این علت ما خانواده را شرکت سهامی قلمداد میکنیم، چراکه نتایج حاصل از آن متعلق به همه باشد.
وی سپس به موضوع “سهم فرهنگ و هنر در سبد خانوار ایرانی” اشاره نمود و بیان کرد:
ما باید چیزی به نام سبد خانوار را برای هزینههای فرهنگ و هنر در خانواده ایجاد کنیم؛ البته در ایرانِ ما هنوز مرسوم نیست ولی اگر این مرکزیت خانواده در این فرهنگسرا ایجاد شود، بدعت مبارکی است که یک آیینه تمام نمای جدید یا نسبتا جدیدی از خانواده و مبانیاش، نتایجش و فرایند تشکیل، همه اینها در آن خواهد بود و فرهنگ و هنر در این سازماندهی تأثیرش آنچنان خواهد بود که ذوق و سلایق و علاقههای همه افراد خانواده باید به شکلی تأمین شود. برای اینکه حرفهای آرمانی خودم را اصلاح کرده باشم، میگویم که فرهنگ و هنر، هم از آستان خانواده و هم در بالین خانواده، بایستی مدیریت شود. اداره بهینه ابزارها، سلیقهها، ذائقهها و علاقههای تک تک افراد خانواده از بُعد اخلاقی بودن، از بُعد بودجه و مسائل مالی، از بُعد میزان تمایلات و تمنیات (که اکثر افراد دارند)، از بُعد رفتارهای گروهی که خارج از هسته خانواده که در هنر اتفاق میافتد.
ایشان در ادامه سخنرانی خود با تأکیدی مجدد، سهم فرهنگ و هنر از سبد خانوار ایرانی را بیان کرد و گفت:
بایستی سهم هر خانوار در هنر و فرهنگ، اعم از هر چیزی، روشن شود و ما میخواهیم که این سبد، اگر دهکها را قبول دارید، دهکها؛ اگر قشرها را قبول دارید، قشرها؛ اگر لایهها را قبول دارید، لایهها یا هر سه. سه پلتفرم و سه مدل ارائه میدهیم که بر حسب دهکها ما فکر میکنیم که اینطور است، البته دیر ثمر میدهد ولی اگر ثمر دهد، موضوعی که بسیار مورد نیاز کشور ماست حل میکند. ما این مبحث را در مبحث اقتصاد فرهنگ و اقتصاد کلان داخل میکنیم و اینها اعم از هنرهای دیداری، سینما و تئاتر (فعالیتهای صحنه)، هنرهای شنیداری (اعم از موسیقی و هر چیزی که در این راستا است)، ادبیات (شعر و رمان و قصه و …) و بهخصوص این روزها که این میهمان ناخواندهِ بیرحمِ غیرقابل کنترل به اسم دنیای مجازی که پا در آستانه ما گذاشته و ما را رها هم نمیکند که میبایست فرهنگ بومیمان را در خانواده شکل دهیم، موفقتر هستیم. بهصورت دستوری تأثیر آنچنانی ندارد که در خانواده چهار نفری من، فضای مجازی استعلا و استحکام و استجابتهای خودش را دارد در خانوادههای دیگر هم همینطور؛ آن چیزی که ما به آن “سکوی پرش فرهنگی” میگوییم، در جایی که لطافت، محبت، عزت نفس و مهربانی پدر و مادر بالای سرش است نه تکنوکراسی و فنسالاری و نه دستورات بخشنامهای.
این استاد دانشگاه در بخش آخر از سخنرانی خود به اهمیت اقتصاد فرهنگ و هنر در خانوادهها پرداخت و سرمایهگذاری در بخش هنر را، سرمایهگذاریای مطمئن با سودی مطمئن عنوان نمود که هم التذاذ بصری و روحی خانواده را تأمین میکند و هم بازگشت سرمایهای مطمئن را برای سرمایهگذاری خانوادهها.
گزارش کامل این همایش را میتوانید از این لینک مطالعه کنید.
ممنون از سردبیر محترم سایت جامعه مدیران فرهنگی کشور، جناب آقای دماوندی نیا. گزارش مربوط به همایش “مدیریت فرهنگی در خانواده “ضمن کامل بودن به نکتههای مهم اشاره و چیز و مطلبی را از قلم ننداختهاند متشکرم رویایی