بزرگترین رویداد مدیریت فرهنگی کشور با بیانیه 9 مادهای به کار خود پایان داد.
چهارشنبه 5 مرداد، دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات میزبان «نخستین گردهمایی خبرگان مدیریت فرهنگی» بود. رویدادی که با حضور مسئولین دانشگاهی، دولتی، اساتید و خبرگان حوزه فرهنگ در کشور و با اجرای دلنشین و خوب محمد سلوکی از دانشآموختگان رشته مدیریت فرهنگی برگزار شد. در این رویداد به اهمیت نقش فرهنگ در جامعه و سیاستهای کلان کشور پرداخته شد و هر یک از سخنرانان به بُعدی از این حوزه گسترده اشاره کردند.
آغاز این مراسم با سخنرانی دکتر فاطمه فراهانی مدیرگروه مدیریت فرهنگی و رسانه در این دانشگاه و عضو هیأت امنای نهاد کتابخانههای عمومی ایران صورت گرفت. مهمترین نکته در سخنان ایشان موضوع «حکمرانی فرهنگی» بود که به برخی شاخصههای آن پرداخت. وی همچنین به تاریخچه این رشته در کشور اشاره نمود و گفت:
قریب 30 سال است که از تشکیل رشته مدیریت فرهنگی در دانشگاه که با تعامل معنادار، علمی و منطقی سه حوزه دانشی مدیریت، فرهنگ و جامعه شناسی اتفاق افتاده می گذرد. حاصل این تعامل امروز ذخیره اندیشمندی بالغ بر 8 هزار دانش آموخته مدیریت فرهنگی در کشور است. اما باید دید جایگاه این رشته در اداره کشور و در مدیریت کلان فرهنگی جامعه چگونه است و چگونه از این ظرفیتها استفاده میشود. کنشگری این جمع در عرصه فرهنگ بر کسی پوشیده نیست ولی از این ظرفیت تا چه حد در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها و در حوزه تولیت امور فرهنگی استفاده میشود، هنوز جای بحث و تأمل دارد و سؤال برانگیز است.
دکتر فراهانی در ادامه سخنان خود به موضوع «حکمرانی فرهنگی» پرداخت و گفت:
امروز فقط دانش پیشبرنده نیست بلکه بایستی استفاده از ظرفیتهای همافزا در یک تشکیلات ساماندهی شده به صورت مسئلهمحور با رویکرد آیندهپژوهانه بتواند اقدامی را انجام دهد.اگر بخواهیم در مسیر اداره مطلوب جامعه با این تعریف جدید فرهنگ که “فرهنگ هر آنچه که انسان با آن زندگی میکند تلقی میشود” پیش برویم نیاز به این دارد که دامنهها و کرانههای فرهنگ و مصادیق فعالیتهای فرهنگی بازتعریف شوند و به تعریف جدیدی برسیم. این تعریف جدید نیازمند این است که حرکت از مسیر مدیریت فرهنگی را به سمت «حکمرانی فرهنگی» پیش ببریم. حکمرانی به این معنا که به این قائل هستیم که اعمال حساب شدهای از قدرت در جامعه با محوریت حکومت و با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی در جامعه و با استفاده از قوانین، خطومشیها و برنامههایی که بتواند تغییر مطلوبی ایجاد کند که با نیازهای بشرسازگار و هویتبخش باشد. حکمرانی فرهنگی یک ضرورت حیاتی برای همه آنهایی است که دل در گرو فرهنگ و اعتلای جامعه و مسیر تکامل و پیشرفت جامعه دارند. ما نیاز به بازتعریف و بازآرایی از همه ظرفیتهای متکثر فرهنگی در جامعه داریم که در جامعه وجود دارد، تنوع قومیتی، عرصههای مختلف هنر، زمینههای شامخ و فاخر میراث فرهنگی ایرانی و اسلامی داریم که میتواند ما را از اداره امور فرهنگی به سمت حکمرانی فرهنگی پیش ببرد. نیاز بازآمویی دانشآموختگان مدیریت فرهنگی طبق تغییراتی که در جامعه اتفاق میافتد. عرصههایی مثل سیاست، اقتصاد وامنیت که نمیتوانند بدون هوای فرهنگ تنفس کنند.
سخنرانی بعدی این گردهمایی دکتر رمضانعلی رؤیایی بنیانگذار رشته مدیریت فرهنگی و هنری بود که به نحوه شکلگیری این رشته و اهداف آن اشاره داشت و بیان داشت:
بنیاد تئوریک و نظری برای این رشته در واقع به سه جهت در سال 1372 توسط من مطرح شد و در آن زمان به دلایلی که برای خود داشتم و توجیهاتی که آقای جاسبی توقع داشتند به نتیجه رسید. در آن زمان رشتههایی که در دانشگاه آزاد میخواست تشکیل شود میبایست عناصر و صفات توجیهشدنی برای دانشگاه میداشت، که از همه این عوامل مهمتر این بود که نیاز کشور توجیه مقبول داشته باشد و دوم اینکه دانشگاه آزاد مسئولیتی در قبال فضای شغلی بعد از فارغالتحصیلی دانشآموختگان خود نداشت. علت پیشنهاد تأسیس این رشته، تجربه فضای فرهنگی و هنری در فعالیتهای من بود و این موضوع که فاصله بین اهل آفرینش، اهل هنر، اهل فرهنگ و اهل اندیشه با کسانی که اداره این امور را برای این اهالی به منصه ظهور و بروز برسانند، معضلی بود که بیشتر فاصله مفهومی داشت تا فاصله اجرایی. عدم مفاهمه به این دلیل بود که معمولا کسانی که کارگزار هستند اختلافشان در این هست که کارگزار با الزاماتی که بیشتر اوقات مبتنی بر قوانین و مقررات بود بازدارنده اهل آفرینش و اندیشه در امورشان بود.
این دو گروه تا به هم نزدیک نمیشدند و در کنار هم زیست نمیکردند، نمی توانستند این مسائل را برطرف کنند. این رشته را ابتدا با مقطع فوق لیسانس شروع کردیم چون نیاز به مدرس و استاد بود تا دروس تخصصی این رشته را تدریس کنند. یکی از کارهای بزرگ گروه این بود که مدیران میانی 5 رکن اساسی فرهنگی و هنری ایران یعنی وزارت ارشاد، سازمان صدا و سیما، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حوزه هنری و شورای انقلاب فرهنگی، بیایند و با مفاهیم و تکنیکها و ابزارهای مدیریت فرهنگی آشنا شوند. طرح مسئله اقتصاد فرهنگ ابتدا توسط ما صورت گرفت و بایستی مدیران در کنار هنرمندان هشت هنر قرار گیرند تا تفاوت بین این مدیریت و مدیریتهای دیگر را متوجه شوند.
دکتر رؤیایی در انتهای سخنان خود به چشمانداز این رشته در کشور پرداختند و برای این خانواده مهم آرزوی موفقیت کردند.
سخنران دیگر این مراسم دکتر بنیانیان مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه آزاد اسلامی بود که چالشهای مدیریتی در عرصه فرهنگ را برشمرد، وی اشاره داشت:
طبق تجربه 40 ساله در عرصه فرهنگ این نکته را میگویم که در دانشگاه جز با رویکرد فرهنگی تربیتی نمیتوان تحول ایجاد کرد. نقطه رشد غرب این است که در غرب دانشگاه به عنوان نظریهپرداز جایگاه خود را دارد و مدیران اجرایی در هر جا به مشکلی برمیخورند به دانشگاه رجوع می کنند تا راهکار و راهحلی پیش پایشان قرار دهد اما در کشور ما چالشها و معضلاتی در این مسیرها وجود دارد که دانشگاه نتوانسته نقش درستی در این بین ایفا کند.
وی در ادامه سخنان به بحث مدیریت فرهنگی و چرایی آن در کشور ما پرداخت و گفت:
چرا باید فرهنگ را مدیریت کرد؟ چون جمهوری اسلامی اهداف فرهنگی دارد. بخش مهمی از مشکلات اقتصادی سیاسی ما ریشه فرهنگی دارد. کسانی میگویند که اگر مشکلات اقتصادی در جامعه حل شود مشکلات فرهنگی هم حل میشود، این نگاه اشتباهی است چرا که بسیاری از مشکلات اقتصادی ریشه فرهنگی دارند. بخش زیادی از تصمیمگیری مدیران تحت تاثیر فرهنگ عمومی است، فرهنگ عمومی در مدیران ما تاثیر زیادی دارد و مدیران ما نیز بر فرهنگ عمومی تاثیرگذارند. عصاره حرفهای من همان مبحث حکمرانی فرهنگی است که توسط خانم دکتر فراهانی اشاره شد. دانشگاه نقش پیشران برای تربیت مدیران و نخبگان با بصیرت و با اراده برای تحقق نظامسازی اسلامی دارد. پیشنهاد می شود دانشگاه علوم و تحقیقات با هماهنگی سازمان امور اداری، دورههای فشرده مدیریت با رویکرد اسلامی و پیوستنگاری فرهنگی و اجتماعی را برای مدیران ارشد و میانی و کارشناسان کلیدی دستگاههای اجرایی ارائه دهد.
سخنران دیگر این مراسم دکتر سیدرضا صالحی امیری مدیرگروه سابق رشته مدیریت فرهنگی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس فعلی کمیته المپیک ایران بود. دکتر صالحی امیری در ابتدای مسئولیت وزیر فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی 20 توصیه و تجربه مدیریتی را به ایشان ارائه دادند که این 20 مورد محور اصلی سخنانشان در این گردهمایی بود. وی عنوان کرد:
پیشنهاداتی را برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقتی به این مقام منصوب شدند ارائه دادم که شامل 20 راهبرد فرهنگی بود که در اینجا به صورت تیتروار برای حاضرین برمیشمرم. این 20 راهبرد به شرح زیر است:
١- شناخت و فهم عمیق فرهنگ برای این مهم نیازمند یک گفتمان فرهنگی و برای داشتن یک گفتمان تمام شمول نیازمند یک نظریه فرهنگی جامع و اجماعی میباشیم.
٢-وضعیت سنجی فرهنگی (شناخت آسیبها و فرصتهای موجود و برنامهریزی مستمر برای کاهش آسیبها و افزایش فرصتها)
٣-نیازسنجی فرهنگی منطبق بر جنس، سن، قشر، ذائقه و……تولید انبوه محتوا بدون نیازسنجی به مثابه تولید و عرضه کالا بدون متقاضی و مشتری میباشد.
٤-طراحی الگوی ارتقای مصرف فرهنگی در جامعهای که سوءتغذیه فرهنگی محسوس و مشهود است. برای ایجاد ذائقه فرهنگی در اولین گام باید تنوع و تکثر تولید محتوا را به رسمیت بشناسیم.
٥-تولید و بازتولید حداکثری محتوای فرهنگی متناسب با مخاطب و دسترسی آسان و ارزان به محصولات فرهنگی، این مهم بدون سرمایهگذاری و یارانه دولت میسور نخواهد بود.
٦-سرمایهگذاری حداکثری درحوزه صنایع فرهنگی (خلاق) با استراتژی “الگوی جایگزینی صنعت فرهنگ بجای صنعت نفت”
٧-ارتقای سطح فرهنگ عمومی وتحول درسبک زندگی، تغییر فرهنگ عمومی نیازمند تقویت باورها و پرهیز از بایدهاست
٨-انسجام فرهنگی میان نهادهای فرهنگی به منظور حرکت هماهنگ اجزای سیستم به سمت تعالی و توسعه فرهنگی اشکال انسجام عبارت است ساختاری، مدیریتی، سیاستی، برنامه ای، کارکردی و نظارتی
٩-استفاده حداکثری از ظرفیت نخبگان فرهنگی با هدف اجماع سازی و اقناع سازی و همراهسازی نسل جوان
١٠-دمیدن روح معرفت، فضیلت، ایثار، همدلی، همدردی، وفاق در متن جامعه و پرهیز از برخوردهای آمرانه و قیممآبانه (استراتژی جذب بجای استراتژی رانش)
١١-ارتقای سرمایه فرهنگی، اجتماعی، دینی و جلب مشارکت و رضایت اصحاب فرهنگ و هنر در کلیه سیاستها و تصمیمگیریها
١٢-پذیرش اصل تولیگری به جای تصدیگری. تولیگری عبارت است از سیاستگذاری، بسترسازی و نظارت تصدیگری یعنی مداخله حداکثر در همه امور خرد و کلان حتی مداخله در حریم شخصی مردم
١٣-عبور از قشریگری (ظاهربینی، نزدیکبینی). به عمق نگر (معرفت افزائی) باید بجای حجم تولید و مصرف به اثربخشی درحوزه فرهنگی بیاندیشیم.
١٤-پذیرش اصل کثرت در عین وحدت (تلاش حداکثری برای انسجام و وفاق فرهنگی میان اقوام، ادیان، اقلیتها و نحلههای فکری درمیان احاد ملت و توجه هوشمندانه برای حفظ وارتقای انسجام و وفاق ملی
١٥-گسترش بسترهای قرابت، اشتراکات و همافزایی میان ایران فرهنگی با فرهنگ ایرانی (قرابت باادغام دومفهوم باکارکردهای متفاوت هستند)
١٦-استفاده حداکثر ازظرفیت دیپلماسی فرهنگی با هدف ارائه تصویر ایران زیبا به افکار عمومی جهانیان (دیپلماسی سیاسی ناظر بر روابط دولتها و دیپلماسی فرهنگی ناظر بر روابط ملتهاست)
١٧-ارتقا سطح هویت، غرور و نشاط ملی خصوصا در نسل جوان (نسل جوان باید به ایران، اسلام، انقلاب ،تاریخ، اسطورهها، میراث،شهدا، رهبران، و مفاخر خود احساس تعلق، غرور و وفاداری داشته باشند)
١٨-عقلانی و اخلاقی نمودن حوزه فرهنگ و پرهیز از خرافهگرائی، تحجرگرائی وپیرایهزدائی از باورهای ناصواب که بهنام فرهنگ و دین در جامعه رواج داده میشود.
١٩-درک روشن از تغییرات و تحولات پرشتاب فرهنگی و مدیریت این فضا در شرایط پرچالش کنونی، حجم سرعت، عمق، شدت و گستره تغییرات شتابان و غیرقابل انکار است.
٢٠-کلام آخر اینکه فرهنگ به مثابه چشمهای جوشان است که میتواند همه انسانهای تشنه حقیقت و معرفت را سیراب نماید مشروط به اینکه آب زلال چشمه را در مسیرحرکت گلآلود ننمائیم.
دکتر صالحی امیری در بخش پایانی سخنان خود به سیاست دولتهای مختلف بعد از انقلاب در حوزه فرهنگ پرداخت و گفت:
هیچ دولتی بعد از انقلاب اولویتش فرهنگی نبوده بلکه شعارش فرهنگی بوده، میتوانید به اعداد و ارقام جدول برنامه و بودجه رجوع کنید. اعداد و ارقام و حقوق و مزایای فرهنگیان را کار فرهنگی میدانند! و همچنین هزینههای ساختوساز مدرسه را هم کار فرهنگی میدانند!
هیچ دولتی سرمایهگذاری فرهنگی متناسب با جمعیت 80 میلیونی انجام نداد و لذا ما دچار فقر فرهنگی هستیم. گردش مالی صنایع خلاق در جهان، الان 1200 میلیارد دلار است، سهم چین 120 میلیارد دلار، سهم آمریکا 80 میلیارد دلار، سهم کره 40 میلیارد دلار است و سهم ما کمتر از 200 میلیون دلار است. در حالی که ما تمدنی فرهنگی هستیم و در جغرافیایی زیست میکنیم که قطعاً در این جغرافیا قطب فرهنگی منطقه میباشیم و حداقل در حوزه نوروز ، 11 حوزه تمدنی وجود دارد که متعلق به ماست. من باور دارم این موضوع قابل اثبات است که در میان تمدنهای رایج، قطعاً برترین تمدن، تمدن ایرانی است. ما نیازمند یک تحول گفتمانی هستیم در حوزه فرهنگی، الگوی حکمرانی فرهنگی فعلی ما را نه به مقصود رساند نه به مقصد، مگر اینکه الگوی جدید حکمرانی فرهنگی را تدوین کنیم که حداقل فرهنگ به مثابه اقتصاد و صنعت و تجارت در اولویت نظام سیاسی قرار بگیرد.
در ادامه این گردهمایی سیدرضا طیبی از دانشآموختگان رشته مدیریت فرهنگی و استاد آواز اصیل ایرانی، حضار مراسم را به صورت زنده میهمان قطعههایی از آواز ایرانی نمود. سیدرضا طیبی از شاگردان مرحوم استاد محمدرضا شجریان، عضو پیوسته کانون خوانندگان و مدرسان خانه موسیقی است، وی همچنین افتخارات زیادی را در کارنامه کاری خود دارد که در سه کتاب مهم موسیقی کشور نامشان به قلم تحریر در آمد.
پس از اجرای زنده موسیقی توسط سیدرضا طیبی، منوچهر لطفی رئیس مجموعهداران ایران دیگر سخنران این مراسم بود که به بیان تجربیات خود در حوزه مجموعهداری آثار فرهنگی و هنری پرداخت. وی گفت:
توجه به مجموعهداران آثار فرهنگی و هنری از اهمیت زیادی برخوردار است که نهادهای متولی دولت باید به آن دقت نمایند. ساماندهی مجموعهداران از جمله مسائل مهمی است که مسئولان دغدغهمند در حوزه اقتصاد هنر میبایست به آن توجه ویژهای کنند. مجموعهداران کشور تعداد قابل توجهی از اشیاء فرهنگی و هنری، مثل: عکس تاریخی، تابلو نقاشی، تمبر و … را جمع آوری میکنند. تاکنون 370 موزه خصوصی تشکیل شده است و امیدوارم این تعداد به 1000 برسد تا بتوانم از این عرصه اعلام بازنشستگی کنم.
پس از منوچهر لطفی، دکتر شالویی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر کل حوزه وزارتی میهمان ویژه این مراسم بود که به نیابت از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این گردهمایی حضور یافت. ایشان سخنان خود را با یاد مرحوم حبیبالله صادقی نقاش ارزمند کشور آغاز کرد و گفت:
آقای صادقی نقش مهمی در هنر انقلاب، هنر ارزشی داشت و در طول فعالیت خودش هم منشا آثار بسیاری بود. همواره شاهد بودم که صادقی قلم خود را زمین نگذاشت و نتوانست آخرین اثر خود را رونمایی کند. این ضایعه تأسفبار را به همه اهالی فرهنگ و هنر تسلیت عرض میکنم. بین آنچه که گفته میشود و آنچه که در صحنه عمل رخ میدهد، تفاوت بسیاری است. شاید دغدغههای یک مدیر فرهنگی کمتر بیان شده باشد. معمولا وقت یک مقام مسئول تصمیم گیر آنچنان در سفرها گرفته میشود که آن مسئول فرصت دیدار و شنیدن صحبت دغدغهمندان و نخبگان را ندارد. اینکه بگوییم کاری نشده اینطور نیست، کارهای بزرگی شده و خیلی از کارها هم نشده است. برای اینکه بتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم نیازمند بازنگری در وظایف محوله هستیم. جریان حکیم نظامی که در حال مصادره توسط برخی کشورها بود، با چندین برنامه سعی کردیم که جلوی این مصادره نابجا و ناحق را بگیریم.
در این بخش از گردهمایی آقای محمدرضا ایزدی دانشآموخته رشته مدیریت فرهنگی به اجرای زنده نوازندگی تنبور پرداخت که مورد تشویق حضار قرار گرفت.
دیگر سخنران این محفل دکتر حامد افشاری، ریاست دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و فناوری پردیس، معاون فناوری و نوآوری دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و مدیر اکوسیستم فناوری و نوآوری ایران بود، ایشان به اهمیت صنایع خلاق و نوآوری در عرصه فرهنگ پرداخت و گفت:
ما در حوزه فناوری نانو در دهه 80 به تعداد انگشتان دست افراد فعال در این حوزه نداشتیم و مقالات بسیار کمی هم داشتیم، ولی اکنون رتبه چهارم در دنیا را داریم. ما چقدر در خلاقیت و نوآوری فرهنگی کار کردیم؟ ما شرکت خوب در این حوزهها نداریم. چرا کشوری مثل کره پیشرفت میکند چون شرکتهای قدرتمندی دارند که به کمک صنایع خلاق میآیند. ما کارگردانان خوبی داریم اما شرکتهای قوی برای تولید فیلمهایشان نداریم. یکی از مباحث این است که ما باید دنبال خلق برخی شرکتها باشیم. ما باید بیشتر به سمت فنآوریهای نرم برویم تا فنآوریهای سخت. تولید یک انیمیشن بسیار در شرایط تحریمی کشور بهتر است تا فن آوری سخت. در بحث فرهنگ ما نیاز داریم که شرکت ایجاد کنیم و نیاز داریم که توسعه دهیم، نیاز داریم که شرکتهای عظیم بیایند و حمایت کنند. دولت به جای اینکه حمایت مالی کند بایستی با ایجاد کریدری از استارتآپها و شرکتهای کوچک حمایت کند. اینکه چگونه اقتصاد خلاق را از طریق فرهنگسازی توسعه دهیم، از جمله اقداماتی است که مدیران فرهنگی میتوانند در این زمینه ورود پیدا کنند و ما را یاری کنند.
سخنران آخر این مراسم دکتر سلمان کونانی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بود که مبحث مدیریت فرهنگی و حقوق پرداخت. ایشان از ضعفهای حقوق در حوزههای مختلف کشور انتقاد کرد و عمده مشکلات در فضای حقوقی کشور را عمل نکردن به قوانین حقوقی دانست.
پایان بخش سخنرانیهای این گردهمایی بیانیهای 9 مادهای بود که توسط محمد دماوندینیا دانشآموخته رشته مدیریت فرهنگی خوانده شد. وی در ابتدای بیانیه به اهمیت فرهنگ و جایگاه آن در کشورهای جهان و حضور مدیریت در عرصههای مختلف یک جامعه پرداخت و گفت:
در جهانی زندگی میکنیم که برای هر مقولهای مدیریتی را اختصاص دادهاند، از مدیریت افکار عمومی گرفته تا مدیریت بر خانواده و ورزش و …. . چه شده است که برخی تا نام مدیریت فرهنگی را میشنوند ناگهان رویشان ترش میشود و از هر دستاویزی کمک میگیرند تا خواستار این باشند که این عرصه مهم را در این دوران پرتنش که هر جامعهای به دنبال حفظ سرمایههای فرهنگی خود با ابزارهای مختلف است به حال خود رها کنند؟!
خداوند در آیات قرآن فرموده که از هر قومی پیامبری را برانگیختیم! چرا؟ چون هر قومی مؤلفههای فرهنگی خود را دارد و تا شخصی با آن فرهنگ عمومی مردم خو نگرفته باشد نمیتواند آن را هدایت و مدیریت کند. آری، پیامبران نیز هر کدام رهبران و مدیران فرهنگی هر قوم بودند مدیریت فرهنگی هر جامعهای جز با درک اجزای آن جامعه امکانپذیر نیست. بهواقع که کنشگران فرهنگی در هر جامعه به مانند عصبهای یک جسم عمل میکنند و هر هیجان و احساسی در لایههای مختلف از آن جامعه در آثارشان قابل مشاهده است.
اما چگونه میتوان فاصله فکری و عملی بین کنشگران فرهنگی و هنری با متولیان این حوزه را به حداقل رساند؟! این خلاء که در بیان اساتید و میهمانان عزیز نیز بوده است، جز با مدیریت فرهنگی و هنری پُر نخواهد شد. به همین دلیل بوده است که ما بر آن شدیم تا با برگزاری «نخستین گردهمایی خبرگان مدیریت فرهنگی» این خلاء مهم را برطرف کنیم، این رسالت ماست که به سوی آن رهسپاریم. لذا در پایانبخش این گردهمایی، در راستای رسالت عنوان شده، بیانیهای 9 مادهای را ایراد میداریم:
1-لزوم انسجام و تقویت رشته مدیریت و برنامهریزی فرهنگی و هنری با همت مسئولان، اساتید، دانشآموختگان و دانشجویان این رشته
2-توجه مسئولین کشور به اهمیت این رشته در مسندهای سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری
3-جذب و بهکارگیری فارغالتحصیلان رشته مدیریت و برنامهریزی فرهنگی در جایگاههای تخصصی فرهنگی و هنری کشور
4-لزوم تشکیل کارگروههای تخصصی در دستگاهها با بهرهگیری و مشاوره اساتید و خبرگان مدیریت فرهنگی و هنری
5-برگزاری نشستهای تخصصی با سازمانها و نهادهای فرهنگی بهمنظور بهبود عملکرد آنها از طریق راهکارهای بهروز مدیریتی
6-گسترش رشته مدیریت و برنامهریزی فرهنگی در کلیه دانشگاههای کشور به منظور تربیت اساتید، اندیشمندان و متخصصین کارآفرین امور فرهنگی
7-لزوم هماندیشی و مشاوره با اهالی فرهنگ و هنر در راستای بهبود فضای مدیریت فرهنگی و هنری کشور با تأکید بر بخش خصوصی
8-توجه به موضوع اقتصاد فرهنگ در دستگاههای حاکمیتی و تدوین قوانین لازم در راستای بهرهگیری از این مقوله مهم اقتصادی
9-ایجاد زمینه عرضه و تقاضای کالاها و خدمات هنری در بازارهای رقابتی اولیه و ثانویه و تعمیم امکانات دسترسی مردم و هنردوستان طبقات گوناگون به این مهم
امید است بتوانیم با یاری یکدیگر فرهنگ را در کشورمان آنگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند به دست باکفایت متخصصان امور فرهنگی بسپاریم. ان شاءالله
پایان بخش این گردهمایی رونمایی از لوگوی سایت «جامعه مدیران فرهنگی ایران» بود که با حضور اساتید و میهمانان این جمع برگزار شد.
ممنونم