یکی از بزرگترین معضلات حوزه فرهنگ، تطور فرهنگی یا دگردیسی در حوزه فرهنگ است که به تدریج چون خوره، فرهنگ یک ملت را نشانه میگیرد و مضمحل میکند. در این یادداشت قصد دارم به شاخصها و نشانههای تطور فرهنگی در دوران کنونی بپردازم که قبلا در مجموعه توئیتهایی در صفحه شخصی بنده منتشر شده است:
۱- تنزل سلیقه: یکی از شاخصهای دگردیسی فرهنگی، تنزل سطح سلیقه عمومی در حوزههای فرهنگی و هنری و اجتماعی است. توجه بیش از حد و اقبال گسترده به آثار و تولیداتِ دمِ دستی و سطحی در حوزه فرهنگ و هنر و و اجتماع و عدم اقبال به محصولات و محتواهای دارای مفاهیم عمیق و ریشهدار از نشانههای تنزل سلیقه است. عاقبت و نهایتِ تنزل سلیقه، ناکجاآبادِ فرهنگ و جامعه است و ممکن است باعث اضمحلال فرهنگی و اجتماعیِ یک ملت شود. گر چه مخاطب و کنشگران فرهنگی و اجتماعی اثر متقابلی در ایجاد این تنزل دارند، لیکن نقش سیاستگذاران کلانِ فرهنگی و اجتماعی و ابَررسانههای صوتی و تصویری در این جریان بسیار پررنگ و قابل توجه است. خطر تنزل سلیقه در جامعه ایرانی بسیار جدی است، ولی جدی گرفته نمیشود.
۲- مصرفگرایی: یکی از شاخصهای مهم دگردیسی فرهنگی، گسترش بیحد و مرز مصرفگرایی است. جامعهای که در آن مصرف، به صورت افراطی بهعنوان محور فرهنگی قلمداد شود به تدریج دچار تطور و دگردیسی میشود. در چنین جامعهای انسان تحت اسارت و سلطه کالاها و محصولات قرار داشته و اختیار از کف میدهد و ممکن است از درون دچار اضمحلال شود. نظام سرمایهداری و سلطه همواره دنبال توسعه این فرهنگ است. خطر مصرفگرایی بسیار جدی است.
۳- بحران هویت: یکی دیگر از شاخصهای مهم دگردیسی فرهنگی بحران هویت است. بیشک هویت یک محصول فرهنگی ارزنده است که در فردیت و خلأ شکل نمیگیرد و متأثر از جامعه و فرهنگ است. در عصر کنونی مجموعه تغییراتِ جهانیشدن مرزها را درنوردیده و سرعت تغییرات اجتماعی در جهان معاصر، مفهومِ هویت را با چالش جدّی روبهرو نموده است. در کشاکش جهانیشدن و فشارهای بینالمللی ناشی از آن، بحران هویت شکل میگیرد. کاهش اهمیت عناصر هویتبخش در فرهنگ ایرانی اسلامی، فرهنگ مصرفگرایی و غربیشدن رابطهای مستقیم با بحران هویت دارد که در صورت عدم توجه جدی به آن باعث تطور فرهنگی فزایندهای در جامعه ایرانی خواهد شد.
۴- تغییرسبک زندگی: تغییر سبک زندگی از نشانههای مهم دگردیسی فرهنگی است. تغییر سبک زندگی منعکسکننده تغییر علایق، گرایشها و ارزشهای یک فرد و گروه و جامعه است؛ عادات، نگرشها، سلیقهها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی و … که باهم طرز زندگی را دربرمیگیرد و تغییرات اساسیِ آن میتواند به دگردیسی فرهنگی دلالت کند. تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی و غربیشدن یک خطر جدی در حوزه دگردیسی فرهنگی است.
۵- مُدگرایی: گرچه مد به خودی خود مذموم نیست، ولی از شاخصهای دیگرِ دگردیسی فرهنگی، مدگراییِ فزاینده و افراطی است. گروهها و طبقات اجتماعیِ مسلط و مرفه سعی در استیلای تصمیمات و علاقهشان در سبک زندگی (از جمله مصرف، پوشاک، اصول رفتاری و اخلاقی و…) بر سایر طبقات جامعه هستند تا از سوی طبقات پایینتر تقلید شود. این چرخه ناتمام تقلید و تغییر منجر به تنزلِ تفاوتهای فرهنگیِ طبقات اجتماعی به مقولههای سطحی و ظاهری میشود. همچنین در دنیای ارتباطات و دهکده جهانی و در زیر باران تبلیغات گسترده رسانهای، تقلید کورکورانه از مدها و مدلها و الگوهای خارجی بهویژه از سوی نسل جوان خطری جدی در دگردیسی فرهنگی محسوب میشود.
۶- دگردیسی ارزشها: به تغییرات سریع و گسترده در ارزشهای اجتماعی دگردیسی ارزشها اطلاق میشود که بخش مهمی از دگردیسی فرهنگی است. تغییراتی که حکایت از بیارزش شدن ارزشهای گذشته و کندیِ تثبیت ارزشهای بهدست آمده در جامعه است. این نوع دگردیسی اغلب سبب عقبماندگی، بیمایگی و درجازدن جوامع میشود. راه مقابله با آن آگاهیبخشی عمومی، گسترش عملکردهای جمعی، جلوگیری از ستیز نسلی و تقویت و تاکید بر آموزهها و هنجارهای مشترک است.
۷- گسست نسلی:گسست نسلی تفاوت ارزشهای نسل گذشته و جدید و فاصله ایدهها و تفکرات آنها از هم و کاهش احساس تعلق به فرهنگ، ارزش و هویت نسلهاست که موجب تنزل همبستگی اجتماعی و تعارض فرهنگی و هویتی و در نهایت دگردیسی فرهنگی میگردد. ایجاد و توسعه درک متقابل، فهم مشترک از دنیای جدید، اعتقاد راسخ به معجزهی گفتگو، انعطافپذیری و رسیدن به فهم مشترک، راه درمان این گسست است.
۸- سنت و مدرنیسم:در کشورهای با تاریخ کهن، سنتهای دیرینه در فرهنگ و هویت ملت ریشه میکنند و ظهور مدرنیسم و تکنولوژیها و دانشهای جدید در این کشورها معمولا به چالشی بزرگ مبدل میشود. ورود تکنولوژی و دانشهای نوین در جوامع بهویژه جوامع سنتی باعث بروز تحولات اجتماعی و دگردیسی فرهنگی میشود. راه عبور از این چالش بزرگ، بهرهمندی از استراتژی اقتضایی با رویکرد آیندهنگر با تاکید بر ارزشها و اصالتهاست.
۹- جهانی شدن: در اینکه جهانیشدن، فرهنگهای ملی و محلی را در خود میبلعد و جهان را به یکپارچگی فرهنگی میرساند یا زمینهای برای رشد فرهنگها میشود اتفاق نظر نیست. فرایند جهانیشدن در عین اینکه به دنبال همگونسازی فرهنگی است، راههای گوناگون همزیستی، آمیزش و تبادل فرهنگی را باز گذاشته است. بنابراین نوع رویکرد و زاویه دید نسبت به این موضوع، اثرگذاری و اثرپذیری این پدیده را تعیین میکند. جهانیشدن در عین اینکه میتواند باعث دگردیسی فرهنگ یک جامعه شود، توانایی دارد که باعث جهانشمولشدن فرهنگ یک کشور و ملت گردد.
۱۰- کاهش سرمایه اجتماعی: بیتفاوتی نسبت به مسائل اجتماعی، مشارکتناپذیری، کاهش اعتماد و ارتباطات عمومی، بیانگیزگیِ همگانی، افول انسجام و تابآوری جامعه همگی از اثرات تنزل سرمایه اجتماعی است. امروزه سرمایه اجتماعی بهعنوان یک دارایی ملی یک دغدغه جدی محسوب میشود. جامعهای که دچار کاهش سرمایه اجتماعی شده بیشک از دگردیسی فرهنگی رنج میبرد و باید برای درمان آن چارهاندیشی شود.
۱۱- رسانههای اجتماعی: رسانه زندگی انسان معاصر را کاملا احاطه کرده است. جدا از مزایای شبکههای اجتماعی، تاثیراتی چون تغییر الگو و مرجعسازی، تقویت فردمحوری و انزواطلبی، افسردگی و اضطراب، خبرسازی و شایعهمحوری، فریب و تظاهر، تاثیر بر روابط و سبک زندگی که از اثرات شبکههای اجتماعی است باعث دگردیسی فرهنگی میشود.
۱۲- دگردیسی زبان: زبان ابزار بیان و شناختِ هر فرهنگ است و رابطه فرهنگ و زبان یک رابطه مکمل و دوسویه است. لذا دگردیسی زبان موجب دگردیسی فرهنگی میشود. در عصر ارتباطات و دنیای دیحیتال و دهکده جهانی مراقبت از زبان فارسی از اهم اقدامات فرهنگی در همه لایههای خانوادگی، اجتماعی و حاکمیتی است.