هوش مصنوعی یک حوزه تحقیقاتی بین رشتهای است (ابوذری، ۱۴۰۲) در واقع به شاخهای ازعلم کامپیوتر گفته میشود که تمرکز اصلی آن برساخت ماشینهای هوشمند با توانایی انجام اموری است که غالبا نیازمند هوش انسانی است. به زبان ساده، هوش مصنوعی شبیهسازی هوش انسان و جانوران، توسط ماشینها است. (حسینی، ۱۴۰۳)
با پیشرفت سریع هوش مصنوعی ([Artificial inteligence]AI)، به عنوان یک فناوری پیشرفته، بهویژه در حوزههای پردازش زبان طبیعی و تحلیل داده، تولید محتوا و شبیهسازی تعاملات انسانی، شیوههای ارتباطی و تعاملات اجتماعی درحال تغییر است. هوش مصنوعی به شکلدهی افکارعمومی و رفتارهای اجتماعی کمک میکند.
هوش مصنوعی اخیرا اهمیت ویژهای در راهبری فرهنگی و مدیریت افکار عمومی پیدا کرده و در حال تبدیل شدن به محورهای کلیدی در پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی است.
راهبری فرهنگی در این حوزه به معنای فرایند مدیریت هوشمندانه و اخلاقی و مدیریت فرهنگ و ترویج ارزشها و نهادینهسازی فرهنگ است بهاین معنا که راهبری فرهنگی هوش مصنوعی به بررسی چگونگی استفاده از این تکنولوژی در ترویج ارزشها، نهادینهسازی فرهنگها و مدیریت اطلاعات عمومی میپردازد.
یک جامعه در عصر دیجیتال به طور فزایندهای تحت تأثیر فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی قرار گرفته است. موضوع این یادداشتُ نقش راهبری فرهنگی هوش مصنوعی در مدیریت افکار عمومی است.
با توجه به فراگیر شدن استفاده از هوش مصنوعی در حوزههای مختلف، لازم است برای ارتقاء برنامههای فرهنگی و هدایت درست افکار عمومی، از این فناوری در حوزه فرهنگی نیز استفاده شود.
تحقیق در مسئله مطرح شده
با توجه به پژوهشهای انجام شده میتوان گفت که فراروی استفاده از هوش مصنوعی، مسائل و مشکلاتی قرار دارد که با استفاده از نظرات کارشناسان راهکارهایی ارائه شده است. این پژوهش با استفاده از نظرات کارشناسان و آگاهان به موضوع، به دنبال پاسخگویی به این پرسشها است که چه موانع و مشکلاتی پیشروی استفاده از هوش مصنوعی وجود دارد و چه راهکارهایی را میتوان برای برطرف کردن این مسائل و مشکلها و یا کنترل آن توسط دستاندرکاران پیشنهاد داد. بنابراین از روشی استفاده شد تا چالشها و راهکارهای استفاده از هوش مصنوعی در راهبری هوش مصنوعی بر مدیریت افکار عمومی شناسایی شوند.
جامعه آماری اساتید دانشگاه علمی کاربردی بود و انتخاب جامعه نمونه به روش گلوله برفی بود که به ۱۳ نفر متخصص دسترسی پیدا کردم.
این روش شامل یک سری مراحل پیمایشی یا پرسشنامهای است که با پرسشنامه اولیه، پرسشنامههای مراحل بعدی شکل میگیرد. در این روش پژوهشگران در سه یا چهار مرحله به طور معمول از پرسشنامهها استفاده میکنند.
پرسشها شامل دو سوال باز به این شرح بود:
۱- به نظر شما چه مسائل و مشکلاتی پیش روی راهبری فرهنگی هوش مصنوعی در مدیریت افکار عمومی قرار دارد؟
۲- چه راه کارهایی می تواند این مسائل و مشکلات را بر طرف کند؟
روایی و پایایی این پرسشها مورد تأیید اساتید قرار گرفته و به دلیل طولانی شدن این یادداشت، از ذکر بیشتر مراحل علمی این پژوهش خودداری مینمایم و در یک مقاله علمی با چارچوب استاندارد، منتشر خواهم نمود.
راهبری فرهنگی هوش مصنوعی و مدیریت افکار عمومی
راهبری فرهنگی دارای یکسری عناصر کلیدی می باشد که بررسی راهبری فرهنگی هوش مصنوعی را برای مدیریت افکار عمومی جذاب می کند. این عناصر شامل:
توسعه فرهنگی: ایجاد فرصتها برای رشد و شکوفایی فعالیت های فرهنگی.
حفظ هویت فرهنگی: تلاش برای حفظ و تقویت سنتها، زبانها و آداب و رسوم.
ترویج مشارکت اجتماعی: ترویج افراد به مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و هنری.
برنامهریزی استراتژیک: تعیین اهداف و استراتژیهای فرهنگی برای رسیدن به نتایج مطلوب.
فرایندهای عناصر مربوطه میتواند به بهبود کیفیت زندگی، ارتقاء هویت اجتماعی و ایجاد ارتباطات مثبت در جامعه کمک کند. از اینرو موضوع تحقیق نظرات مختلف را به خود جلب کرده است. در زیر، دیدگاههای موافق و مخالف این موضوع بررسی میشود:
دیدگاههای موافق
توانمندسازی فرهنگها و تنوع زبانی
هوا هوآنگ[Hova Hovang]، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و فناوری، معتقد است که هوش مصنوعی میتواند به حفاظت و انتشار فرهنگها و زبانهای درحال زوال کمک کند. او معتقد است که هوش مصنوعی با توانایی پردازش سریع و تحلیل متون تاریخی و زبانی میتواند اطلاعات فرهنگی را به زبانهای مختلف ترجمه کرده و به گسترش آگاهی و احترام به تنوع فرهنگی کمک کند.
گسترش دسترسی به منابع فرهنگی
کیت کرافورد[Kit Craford]، محقق هوش مصنوعی و اخلاق دیجیتال، بر این باور است که هوش مصنوعی می تواند محتوای فرهنگی مانند آثار هنری، موسیقی و ادبیات را به شیوهای قابل دسترسیتر برای مردم سراسر جهان ارائه دهد. وی معتقد است که این فناوری با استفاده از الگوریتمهای توصیهای میتواند تجربههای فرهنگی را به گروههای مختلف ارائه دهد و سبب افزایش دسترسی به هنر و ادبیات در مقیاس جهانی شود.
بهبود خلق و ایدهپردازی هنری
رائول فرناندز[Raol Fernandz]، استاد فلسفه هنر، بیان میکند که هوش مصنوعی ابزار جدیدی برای خلاقیت فراهم کرده است که هنرمندان و نویسندگان میتوانند از آن برای تولید آثار نوآورانه استفاده کنند. او معتقد است که ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی به هنرمندان اجازه میدهند ایدههای جدید را بیازمایند و از تکنیکهای جدید در خلق آثار هنری بهره ببرند.
افزایش کارایی
هوش مصنوعی میتواند به شناسایی و تحلیل الگوهای افکار عمومی کمک کند و به سازمانها اجازه دهد که بهطور مؤثرتری به نیازها و خواستههای مردم پاسخ دهند.
شخصیسازی محتوا
با استفاده از هوش مصنوعی، محتوا میتواند بهطور خاص برای گروههای مختلف طراحی شود، که میتواند منجر به افزایش تعامل و ارتباط بهتر با جامعه گردد.
پیشبینی روندها
الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند به پیشبینی روندهای اجتماعی و فرهنگی کمک کنند و مدیران را در تصمیمگیریهای استراتژیک یاری دهند.
کاهش تبعیض
هوش مصنوعی میتواند به کاهش تبعیضهای موجود در رسانهها و اطلاعات کمک کند، زیرا میتواند اطلاعات را از زوایای مختلف و بهطور بیطرفانه تحلیل کند.
ضرورت حضور علوم جدید
هما شهرام بخت در جام جم دیلی بیان میکند ترسیم آینده سنتهای فرهنگی ایران بدون حضور علوم جدید ناممکن است. هوش مصنوعی نیروی قدرتمندی است که قادر است فرهنگ را حفظ کرده و ارتقاء دهد. هوش مصنوعی با تأثر عمیق خود بر فرهنگ با نحوه تعامل انسان و فناوری و شکل دادن به طرز فکر جمعی سروکار دارد.
دیدگاههای مخالف
هر چند هوش مصنوعی مزایایی برای راهبری فرهنگی دارد، اما انتقادهایی نیز به آن وارد است که نیازمند توجه و اصلاح است ازجمله:
نقصهای اخلاقی
استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت افکار عمومی میتواند به سوءاستفاده و دستکاری احساسات مردم منجر شود و مسائل اخلاقی جدی ایجاد کند.
پاسخگویی و شفافیت
بسیاری از الگوریتمهای هوش مصنوعی بهطور شفاف عمل نمیکنند و ممکن است به نتایج ناعادلانه و غیردقیق منجر شوند که بر روی تصمیمات اجتماعی تأثیرگذار است.
از بین رفتن تنوع
استفاده از هوش مصنوعی برای مدیریت افکار عمومی میتواند به همگنسازی نظرها و از بین رفتن تنوع فرهنگی منجر شود، زیرا الگوریتمها ممکن است تنها بر روی دادههای رایج تمرکز کنند.
افزایش نظارت
نگرانیها درباره نظارت و کنترل اجتماعی با استفاده از هوش مصنوعی وجود دارد، که میتواند حریم خصوصی افراد را تهدید کند و آزادی بیان را محدود کند.
حس انسانی و عاطفی
یکی از انتقادات اساسی به هوش مصنوعی در این حوزه این است که درک عواطف و احساسات انسانی را ندارد. یک الگوریتم هر چقدر هم هوشمند باشد، نمیتواند به لطافت یک مکالمه انسانی برسد.
ریسکهای اطلاعاتی و حریم خصوصی
استفاده از هوش مصنوعی در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادههای عمومی میتواند منجر به نقض حریم خصوصی افراد شود. این امر میتواند نگرانیهای جدی را ایجاد کند.
محدودیتهای الگوریتمی
الگوریتمها به طور ذاتی محدودیتهایی دارند و ممکن است نتوانند شرایط خاص و فرهنگی را به خوبی درک کنند.
تهدید برای اصالت و هویت فرهنگی
مارگارت میچل[Margaret Michel]، از محققان سابق گوگل در حوزه هوش مصنوعی و اخلاق، به خطر همگنسازی فرهنگها از طریق هوش مصنوعی اشاره دارد. او معتقد است که الگوریتمها به دلیل آموزش بر دادههای مشترک و غالب، فرهنگهای محلی و اقلیتها را کمتر به رسمیت میشناسند و این موضوع به مرور میتواند به از بین رفتن اصالت فرهنگی و هویتهای محلی منجر شود.
خطر سوگیری الگوریتمی
تیم نیت جبر[Team Nit jabr]، فعال حقوق دیجیتال، به مشکل سوگیری الگوریتمی در هوش مصنوعی اشاره دارد. او هشدار میدهد که هوش مصنوعی ممکن است در معرفی ناعادلانه فرهنگها و گروههای مختلف موثر باشد. او معتقد است این موضوع میتواند به گسترش نابرابری فرهنگی و اجتماعی بینجامد.
کاهش خلاقیت انسانی
جاناتان فرانکل[Janatan Ferankel]، استاد علوم اجتماعی و روانشناسی، بر این باور است که تکیه بیش از حد به هوش مصنوعی در زمینه تولید هنر و فرهنگ میتواند خلاقیت انسانی را کاهش دهد. او میگوید که این خطر وجود دارد که انسانها به جای تلاش برای نوآوری و خلق ایدههای جدید، به ابزارهای هوش مصنوعی وابسته شوند و در نتیجه، کیفیت و اصالت آثار فرهنگی به مرور کاهش یابد. (منبع هوش مصنوعی)
یافته های تحقیق
به منظور راهبری فرهنگی هوش مصنوعی در مدیریت افکار عمومی موارد زیر از یافتههای این تحقیق تشکیل شده است. این نخستین مطالعهای است که راهبری فرهنگی هوش مصنوعی در مدیریت افکار عمومی را بررسی میکند. بدین منظور از روش تحقیق کیفی و اکتشافی استفاده شد.
برنامهریزی برای هوش مصنوعی در سطح کشور، آموزش همگانی و ایجاد ضوابطهای مربوطه، پاسخگوبودن سازمانهای مربوطه، ارتقاء برنامههای درسی برای مشارکت در زمینه معرفی فناوری هوش مصنوعی، ترویج سواد دیجیتال در حوزه مربوطه، مسئولیت پذیری رسانهها در این حوزه، تعیین استاندارد حریم خصوصی مطابق با ارزشها و هنجارهای کشور، سیاستگذاری برای احترام به تفاوت های فرهنگی، همکاری بینالمللی و رسیدگی به مسائل جهانی امنیت، همسو کردن کاربری هوش مصنوعی با ارزشهای فرهنگی، ایجاد چارچوب و هنجار در استفاده از فناوری هوش مصنوعی و دسترسی داشتن به اطلاعات دقیق و معتبر.
نتیجهگیری و پیشنهادها
به منظور راهبری فرهنگی هوش مصنوعی در مدیریت افکار عمومی مدل زیر از یافته های این تحقیق تشکیل شد.
شکل (۱): راهکارهای موثر بر راهبری فرهنگی هوش مصنوعی
نتایج حاصل از بررسی ها به شرح زیر است:
از میان دوازده یافته این مطالعه، برنامهریزی برای هوش مصنوعی و آموزش همگانی، مهمترین راهکار به نظر میرسند. این بدان دلیل است که راهبری فرهنگی هوش مصنوعی نیاز به فرایندی آموزشی دارد و اجرای آن تا حدود زیادی به حمایت دولت بستگی دارد. از سوی دیگر کسب سواد دیجیتال و بکارگیری فناوری هوش مصنوعی از الزامات این حوزه هستند و بایستی ترویج داده شوند زیرا موجب توسعه همگانی خواهد شد.
آموزش و آگاهیرسانی در مورد مزایا و معایب استفاده از این فناوری موجب ابهامزدایی در استفاده از آن است البته ایجاد قوانین و ضوابط مربوط را نباید از نظر دور داشت. شیوه مسئولانه رسانهها به بازنماییهای متعادل هوش مصنوعی یاری خواهد رساند.
بنابراین با توجه به رهنمودهای پرسشنامه نهایی راهکارهای رفع چالش و مسائل مربوط به فناوری هوش مصنوعی، دولت در بهبود برنامهریزیهای جدید میتواند از یافتههای نهایی این مطالعه برای راهبری فرهنگی هوش مصنوعی بر مدیریت افکار عمومی بهرهبرداری کند.