مدیران فرهنگی آگاه، بازوان قدرتمند اجرایی علوم دیگر در مسیر ساخت جامعهای متعالی
به نظرم؛ همه ما بارها ویدئوهای روانشناسی، انگیزشی و از این قبیل موارد را که اینفلوئنسرها و یا حتی افراد مشهور و برخی افراد با زیر عنوان متخصص، بهعنوان راه حل مسائل مختلف زندگی، روابط و بیماریها و … در اینستاگرام و شبکههای اجتماعی به زبانهای مختلف و از کشورهای مختلف منتشر میشوند را دیدهایم؛ و چه بیشمارند که سعی میکنند آنها را در زندگی روزمره و شخصی خود به کار گیرند؛ اما آیا میدانید که سالهاست محققین، روانپزشکان، روانشناسان و مردمشناسان متوجه این موضوع شدهاند که تمام ویژگیهای روان انسان، چه از نظر سلامت و چه از نظر بیماری، متأثر از «فرهنگ» هر کشور و قومیت آن است؟
اهمیت تأثیر فرهنگ بر بیماریهای روان، از علامتها تا درمانِ مؤثر، باعث شد که رشته فوق تخصصی به نام «روانپزشکی فرهنگی» متولد شود که پیشینه آن به بیش از ۵۰ سال میرسد. آنچه روانپزشکان فرهنگی تأکید دارند این است که نباید بدون آگاهی و تطابق فرهنگی، دادههای حاصل از مطالعه پزشکی، روانپزشکی و روانشناسی در یک فرهنگ را، در کشور و فرهنگ دیگری بکار برد. در واقع همه جنبههای روانپزشکی از شیوع بیماریهای روان، علت و عوامل ایجاد بیماری، شکلگیری علائم هر بیماری، دفاعهای روانی هر فرد، الگوهای مراقبت از بیمار و فرزند پروری خانواده، فاکتورهای مؤثر بر بهبودی از بیماری و انتخاب انواع درمانها و حتی الگوهای رواندرمانی، عمیقاً متأثر از جنبههای فرهنگی هستند؛ و باید این جنبه را به دقت در ارائه مراقبتها و خدمات به بیماران، مورد توجه قرار داد.
اگرچه به نظر میرسد که با وجود پذیرش اهمیت این موضوع توسط اکثر دانشگاههای معتبر دنیا، هنوز در ایران و بسیاری از کشورها به اهمیت این موضوع به مقدار کافی پرداخته نشده است. روانپزشکان و روانشناسان زیادی با رویکردهای فرهنگی – اجتماعی روانپزشکی رابطه خوبی ندارند. همچنین در ایران به اکثر علوم به عنوان علوم مستقل مینگریم، زیرا فرهنگ کار تیمی بین رشتهای در ایران به خوبی نهادینه نشده است. در صورتیکه اگر همکاری موثر بین متخصصین علوم مختلف با همدیگر به شیوهای درست اتفاق بیفتد بسیار در حل معضلات مختلف جامعه میتواند کمک کننده و راهگشا باشد.
رشتههای مختلفی از قبیل علوم اجتماعی، جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، مردمشناسی، مدیریت فرهنگی، پزشکی، علوم اعصاب، محیط زیست و بسیاری دیگر از علوم در وضعیت کنونی کشور ما به تنهایی و مستقل نمیتوانند مسائل را ریشهای حل کنند، بلکه نیازمند همکاری به شیوهای درست هستند تا در دراز مدت بتوانند تغییرات مورد نیاز اجتماعی ـ فرهنگی را در جامعه نهادینه کنند.
مدیران فرهنگی در این میان مسئولیتی بسیار متفاوت و حساس دارند، زیرا با توجه به اهمیت تاثیر فرهنگ در ابعاد مختلف زندگی انسان، آنها میتوانند دستان اجرایی قدرتمند علوم مختلف باشند، لذا ضرورت آگاهی و تعامل آنها «از» و «با» علوم دیگر نسبت به سایرین بیشتر احساس میشود.
طرح یک مثال ساده نشان دهد چگونه یک روانپزشک فرهنگی و یک متخصص مطالعات فرهنگی و یک مدیر فرهنگی آگاه میتوانند در حل مشکلات اجتماعی به شکل تیم و گروه همکاری کنند.
در یک جامعه چندفرهنگی، تعارضات و تداخلات فرهنگی بین افراد مختلف وجود دارد.
فرض کنید در یک کشور با جامعه چندفرهنگی، کشوری شبیه ایران، یک مشکل اجتماعی بزرگ به وجود آمده است، مانند تنشهای نژادی یا تعارضات فرهنگی بین گروههای مختلف. یک روانپزشک فرهنگی میتواند به عنوان مشاور روانشناختی و روانپزشکی در این مورد فعالیت کند. با بررسی یک روانپزشک فرهنگی ریشه مشکل، یک رفتار تشخیص داده میشود که ریشه در بخشی از فرهنگ یک گروه دارد. با طرح موضوع با یک متخصص علوم اجتماعی ـ مطالعات فرهنگی آن بخش از فرهنگ آن گروه، مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد و به این نتیجه میرسند در صورتیکه تغییری در یکی از عناصر فرهنگی آن گروه رخ دهد تمام تعارض و تنش از بین خواهد رفت. آیا تنها یافتن دلیل و راه حل به تنهایی میتواند منجر به رفع تعارض یا تنش شود؟
قطعا پاسخ منفیست. در این زمان جامعه نیازمند یک هدایت کننده و اجرا کننده موارد علمی به دست آمده برای اعمال آن تغییر یا اصلاح فرهنگی، در جهت حل تعارض و تنش به شکل تخصصی و شایسته است؛ و اینجا تنها مدیران فرهنگی آگاه هستند که میتوانند به حلقه روانپزشک فرهنگی و متخصص علوم اجتماعی ـ مطالعات فرهنگی اضافه شده و با تعامل سازنده به شیوهای کم هزینه و کم خطر و با تاکید بر حفظ تنوع فرهنگی، از طریق سیاستگذاری مناسب و برنامهریزی درست و اجرای آگاهانه آن در یک بستر زمانی مناسب، اصلاحات مدنظر را در جامعه اجرا نماید.
هدف این یادداشت این بود که ضمن معرفی رشته روانپزشکی فرهنگی، با تاکید بر اهمیت تاثیر فرهنگ در تمام ابعاد حیات اجتماعی انسان، عنوان کنیم که مدیریت فرهنگی آگاه میتواند با تعامل علمی و سازنده با علوم دیگر دستان قدرتمندی باشد در مسیر ساخت یک جامعه متعالی؛ و باور این اهمیت می بایست توسط همه متخصصین در علوم مختلف، با رویکرد تقویت کار تیمی برای رفع مسائل و معضلات جامعه شکل گیرد؛ و این همان چیزی ست که در شرایط کنونی کشور ما به آن نیازمند است.
این یادداشت تلاش کرد تا بتواند ایده کوچکی را در ذهن بزرگ شما بنشاند که شاید قدمی هرچند کوچک در مسیر ساخت جامعهای آرامتر، شادتر و متعالیتر برداریم.
علاقمندم که این یادداشت را با طرح سوالی به پایان برسانم تا آغازی باشد بر اندیشه بلند شما.
به نظر شما مدیریت فرهنگی با تشکیل تیم مشترک با متخصصین کدام علوم میتواند به رفع معضلات محیط زیست ایران کمک کند؟ و آیا حضور یک روانپزشک فرهنگی را در این تیم ضروری میدانید؟