هفته ملی کودک بهانهای است برای توجه جدی به کودکان در همهی عرصهها. اینکه “دوران بزرگسالی چیزی جز حاصل ایام کودکی نیست” امری اثبات شده و بدیهی است. این جملهی در ظاهر ساده، بار معنایی زیادی دارد و اهمیت دوره کودکی را نمایان میکند.
بنابراین آنچه که در کودکی برای هر انسانی رخ می دهد مشخصا بازتابی در آینده او خواهد داشت و بیشک این بازتاب، جامعه را نیز تحت الشعاع قرار میدهد. به بیانی دیگر اگر در یک جامعه، کودکان به درستی و شایستگی کودکی کنند، آینده آن جامعه نیز با درصد احتمال بالایی درست و شایسته خواهد بود. اما حال باید دید که شاخصهای شایستگی و درستیِ کودکی کردن چیست و چه معیارهایی برای آن وجود دارد.احساس امنیت روانی کودکان در خانواده و جامعه، سلامتی و نشاط، محیط امن برای کودکان، پدر و مادر و خانوادهی سالم(مادی و معنوی)، بازی و شادی، آرامش و دوستی از مهمترین شاخصهای دوران کودکیِ شایسته و مطلوب است.
شاخص مهم دیگر در این راستا آموزش کودک است. در واقع دوران کودکی به بیانی دقیقتر دوران آموزش و یادگیری است و آنچه کودک در این دوره میآموزد زیرساخت شخصیتی و هویتی او را در آینده شکل میدهد. آموزش در شاخهها و زمینههای مختلف، ابعاد مختلف شخصیت کودک را شکل میدهد و از این بابت باید مراقبت کرد که کودک تک بعدی بار نیاید و تمام زمینههای هویتی و شخصیتی مانند خانواده، جامعه، میهن، طبیعت، انسانیت، اخلاق، اعتقادات، سلامتی، فرهنگ و هنر و… را بیاموزد و درک کند. اما مسئله مهم نوع، قالب، محتوا و شیوهی آموزش به کودک است که نیازمند توجه جدی از سوی والدین، مربیان، متولیان، برنامهریزان و سیاستگذاران است.
در این زمینه نظریات، تئوریها و ایدههای متعدد و متکثر و گاه متناقضی وجود دارد. روشهایی چون آموزش بازی محور، آموزش تصویری، یادگیری جنبشی، یادگیری شنوایی، آموزش مشارکتی، مدارس طبیعت و… در زمینه آموزش کودک کاربرد دارد که جزئیات آن از موضوع این یادداشت خارج است. اما یکی از مهمترین روشهای آموزشی کودک، “یادگیری هنری” است.
در اینجا این نکته حائز اهمیت است که در “آموزش هنر به کودک” صرفا هدف آموزشِ یک مهارت هنری نیست، بلکه استفاده از ابزار هنر برای تربیت و پرورش کودک است. در واقع هنر در این مسیر وسیلهای کارا برای آموزش مهارتهای هویتی و شخصیتی کودک است، یعنی هنر نه تنها به عنوان یک فعالیت سرگرمکننده و نشاطآور برای کودکان مطرح میشود، بلکه نقش مهمی در رشد خلاقیت، بهبود توانمندیهای فردی، اجتماعی و عاطفی و ارتباطی آن ها ایفا میکند.
از نقاشی و سفالگری گرفته تا موسیقی و نمایش، هنر به کودکان کمک میکند که تمرین کنند احساسات خود را به راحتی و با بهترین شکل بیان کنند، مهارتهای بدنی و حرکتی و هماهنگی چشم و دست را تقویت کنند، توانایی حل مسئله و تفکر انتقادی خود را بهبود بخشند و با افزایش اعتماد به نفس از استرس و اضطراب خود بکاهند. روشهای آموزش هنر به کودکان هم متنوع است، ولی آنچه که در آموزش هنر به کودک اهمیت دارد این است که یک رهاشدگی و آزادی عمل باید در این نوع آموزشها برای کودک قائل بود تا هم آموزش برای کودک جذاب و انگیزه بخش باشد و هم کودک با کمترین استرس به یادگیری بپردازد.
مراقبت از اینکه آموزش به کودکان استرس و اضطراب وارد نکند بسیار مهم است، یعنی یادگیری برای کودک مانند بازی جذاب و دلپسند باشد. ایجاد محیطی مشوق و حمایتی، تنوع در فعالیت هنری، توجه به آزمون و خطا، آموزش مبتنی بر استعداد و علاقه کودک در این راستا بسیار کارگشاست. در حال حاضر بیش از ۶۳۰۰ آموزشگاه آزاد هنری در سراسر کشور به آموزش هنر مشغولند که بخش بزرگی از هنرجویان این آموزشگاهها کودکان هستند، برخی از این آموزشگاههای هنری نیز به صورت تخصصی و ویژه به آموزش کودکان میپردازند و در رشتههای هنری از جمله هنرهای تجسمی، طراحی، نقاشی، سفالگری، مجسمه و کارهای حجمی، موسیقی، نمایش خلاق، بازی های نمایشی و… آموزش کودکان را دنبال میکنند.
امید است با یک برنامهریزی جامع و دقیق، این آموزشهای هنری به کودکان منجر به تربیت نسلی فرهیخته و آینده ساز برای کشور عزیزمان گردد.