جامعه مدیران فرهنگی ایران
جامعه مدیران فرهنگی ایران
جامعه مدیران فرهنگی ایران

دکتر قیومی: اساس نظریه‌های مدیریت، فرهنگی است

دکتر عباسعلی قیومی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران-شمال در ادامه نشست «مدیریت فرهنگی و هنری چیست؟» به بیان کاربرد نظریه‌های مدیریت در حوزه فرهنگ پرداخت.
 
 

نشست «مدیریت فرهنگی و هنری چیست؟» با حضور اساتید دانشگاه، مدیران و فعالان حوزه فرهنگ در 12 شهریور در مسنجر کلاب‌هاوس برگزار شد،که در لینک‌های زیر می‌توانید بخش اول و دوم آن را مطالعه کنید.

بخش اول

بخش دوم

در ادامه این نشست دکتر عباسعلی قیومی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران-شمال و از اساتید مطرح رشته مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگی کشور به بیان کارکردهای نظریه‌های مدیریت در حوزه فرهنگ پرداخت. وی در ادامه نکات مطرح شده توسط دکتر رؤیایی، گفت:

از فرمایشات دکتر رؤیایی بسیار استفاده کردم و بهره بردم. در حوزه تأسیس رشته مدیریت فرهنگی و هنری ایشان حق بزرگی بر گردن همه دارند. در مورد سؤال شما که فرمودید که چگونه می‌توان از نظریه‌های مدیریت استفاده کرد، اولا اینکه ما در نظریه‌ها، پارادایم‌ها متفاوتی داریم. پارادایم سنتی، مدرن، فرامدرن و پست‌مدرن و غیره  نظریه‌ها هم از درون اینها استخراج می‌شوند. نظریه‌ها نیز یکسری مبانی فکری و فلسفی دارند، اساس نظریه‌های مدیریت بنایش فرهنگی است. اشتباهی که بیشتر رایج است، این است که فکر می‌کنیم مدیریت همان بحث مدیریت و برنامه‌ریزی، سازماندهی و این مباحث است، ولی مدیریت مجموعه‌ای از مباحث، موضوعات و سرفصل‌هاست و خیلی گسترده است. 

مدیریت با رشته‌هایی مثل جامعه‌شناسی، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و خیلی دیگر از رشته‌ها بعد از این رشته کم کم رشد کرد و گسترش پیدا کرد. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم که مدیریت چیزی جدا از فرهنگ است چون این دو با هم هستند. به هر حال اگر مدیریت را به عنوان یک سرچشمه درنظر بگیریم رشته‌های مختلفی مثل صنعتی، بازرگانی، فرهنگی و … از آن سیراب شدند. یک شاخه‌ای از مدیریت فرهنگی و هنری، مدیریت در سازمان‌های فرهنگی و هنری است. بسیاری از این نظریه‌ها در مدیریت کاربرد دارند، ما رهبری و تحول را داریم، مدیریت استراتژیک را داریم که در مدیریت استراتژیک بحث نیازسنجی، مسئله‌شناسی، بحث‌های محیط‌شناسی فوق‌العاده است. 

محال است شما بتوانید در حوزه فرهنگ و مدیریت فرهنگی بدون نیازسنجی، مسئله‌شناسی، سیاست‌گذاری کنید، برنامه‌ریزی فرهنگی کنید، محال است. ما بحث فرهنگ سازمانی را داریم، رفتار سازمانی، فرد، گروه، سازمان صد در صد در مراحل فرهنگ‌سازی این را لمس کردیم. در رفتار سازمانی چه چیزی را خواندیم؟ گفتیم رفتار سازمانی می‌گوید برای فرهنگ‌سازی، نهادینه‌کردن، جریان‌سازی می‌خواهیم، شبکه‌سازی‌، گفتمان‌سازی، نهادسازی، نمادسازی و رفتارسازی که منجر به همان فرهنگ می‌شود. اینها همه در درون آن مدیریتی است که خواندیم و به خوبی می‌توانیم در حوزه فرهنگ از آن استفاده کنیم. اگر شما می‌بینید در سطح جامعه و سازمان در سیستم‌ها، در مباحث کمتر استفاده می‌شود دلیلش این است، کسانی که مسئولیت فرهنگی دارند، برخی البته، به همه جسارت نمی‌کنم، آنها آشنایی ندارند. در محضر اساتیدی چون دکتر رؤیایی نبودند، استفاده نکردند، بهره نبردند. 

مثلا در بحث نظریه‌های مدیریت، نظریه سیستم‌ها را داریم، نظریه آشوب را داریم، نظریه‌های نوین مدیریت را دارید مثل مجازی، شبدری، قارچی، سلولی، نظریه ارزش‌ها. ما در کل مؤلفه‌ها و متغیرهای فرهنگ یک بحثی به نام ارزش‌ها را داریم که در مدیریت، نظریه مدیریت را هم داریم وقتی اینها را در کنار هم قرار می‌دهیم، می‌بینیم این نظریه ارزش‌ها چقدر مهم است. چیزی که می‌خواهم عرض کنم این است که مدیریت، مبانی فکری و فلسفی‌اش فرهنگی است. شما نظریه مدیریت آقای تیلور را می‌خوانید یک مبانی فکری و فلسفی دارد. چرا ما برخی از نظریه‌ها را درک نمی‌کنیم؟ چون بررسی نمی‌کنیم نگاه آقای تیلور، آقای فایو، آقای میو یا هر شخص دیگری که در این حوزه‌ها نظریه دادند چه مبنای فکری داشتند، مفروضات اساسی‌شان چه بوده است، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، الزام شناختی، معرفت شناختی، نگاهشان به جامعه، نگاهشان به محیط، اگر هر کدام از این نظریه‌ها را با این نگاه بررسی کنیم به خوبی می‌توانیم نظریه‌ها را درک کنیم و در حوزه فرهنگی به نحو شایسته از آن استفاده کنیم و منجر به تغییر و تحول اساسی در جامعه و کشور شویم.

رفتن به نوار ابزار