نام کاربری : ایمیل : نام : نام خانوادگی آدرس وب سایت : تاریخ ثبت نام : نقش کاربر:
اشتراک گذاری
علی محمدی
مدرس دانشگاه
حجاب؛ سرمایهای فرهنگی!
هفته حجاب رویداد نمادین شایستهای است برای توجه به این عنصر فرهنگی از منظرهای گوناگون و در این یادداشت، تلاش میشود تا به حجاب با رویکرد سرمایه فرهنگی پرداخته شود.
اولین نوبت، «پی یر بوردیو» از اصطلاح سرمایه فرهنگی استفاده کرد و آن را مجموعهای از توانمندیها، عادتها و طبعهای زندگی از جمله دانش، زبان، سلیقه یا ذوق، و سبک زندگی تعریف کرد. سرمایه فرهنگی جزو ارزشها و هنجارهای جامعه است که نمیتوان یک شبه (مثل سرمایه اقتصادی) آن را کسب کرد یا انتقال داد و یا خرید و فروش کرد، بلکه این سرمایه که مجسم کننده، ذخیره کننده یا تأمین کننده ارزش فرهنگی به شمار میرود در طول زمان به دست میآید.
از جمله منابع مهم سرمایه فرهنگی، عادتوارهها یا خصلتها در زندگی هستند. عادت واره به معنی «شیوه بودن»، به مجموعهای نسبتاً ثابت از خلق و خوها گفته میشود که محصول تجربههای اجتماعی افراد است، به این صورت که افراد با استقرار بلندمدت در جایگاههای اجتماعی، با درونی کردن شرایط حاکم بر آن جایگاهها، عادتواره یا خصلت خود را به صورت ناخودآگاه شکل میدهند، بر این اساس عادت واره که در تجربهها و مشارکتهای اجتماعی به وجود میآید موجب شکلگیری سلیقه و ذایقه فرهنگی افراد میشود و افراد با سلیقههای فرهنگی خود، از دیگران متمایز میشوند، بنابراین انتخاب افراد در مورد مادیترین جنبههای فرهنگ مانند پوشاک مبتنی بر عادت واره است. حجاب به عنوان یک هنجار فرهنگی، با سابقهای طولانی، از دوره ایران باستان در زیست بوم فرهنگی ما ایرانیان قرار دارد – به طوریکه یافتههای پژوهشی بیانگر این نکته است که بانوی ایرانی از زمان مادها (نخستین ساکنان آریایی ایران) از حجاب کامل شامل پیراهن بلند چین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها برخوردار بوده است – و انتخاب آن همواره مستأثر از فلسفه زندگی، شرایط و اقتضائات زندگی افراد بوده و شکل آن معمولاً تابع هنجارهای فرهنگی محیط زیست فرهنگی بوده است. حجاب میراث فرهنگی ما ایرانیان است و همواره به مثابه رسانه ارتباطی نمادین در ارتباطات میان فردی و نیز حضور در جامعه و مشارکتهای اجتماعی حامل آثار و کارکردهای ارتباطی خود بوده است. حجاب مانند هر پدیده فرهنگی به شرط بازتولید، بقا مییابد، بنابراین لازم است همه کارگزاران و شخصیتهای فرهنگی و دیگر دغدغهمندان و مؤثران برای تداوم جریان این سرمایه فرهنگی، با رویکردی کارشناسانه و دلسوزانه از منزلت این میراث فرهنگی و معنوی نگهداری کنند. بر این اساس دو پیشنهاد کلی زیر برای گسترش سرمایه فرهنگی حجاب تقدیم میشود: ۱- آموزش فرهنگی؛ در آموزشهای فرهنگی، یکی از مهمترین رویکردها، آموزش عملی است، به این معنا که چنانچه توجه به رعایت حجاب به صورت مرتب در تجربه اجتماعی افراد جامعه قرار گیرد، میتواند توسط افراد، درونی شده و پذیرفته شود. آگاهسازی در رابطه با درک نیاز، ضرورت و فواید رعایت حجاب با استخدام تکنولوژیهای فرهنگی به ویژه رسانه و سازگار با ذایقه فرهنگی مردم در دورههای مختلف سنی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. ۲- مصرف فرهنگی؛ آنچه در مورد مصرف فرهنگی قابل توجه است، سازگاری کالا یا خدمات فرهنگی با نیاز و سلیقه و ذائقه فرهنگی افراد است، بنابراین در موضوع حجاب، لازم است تا اصحاب هنر به ویژه طراحان مد و لباس با شناخت سلیقه مردم در مناطق و اقلیمهای متنوع قومیتی و تنوع فرهنگی برای افراد در دورههای سنی گوناگون، دستاندرکار طرحهای نو در موضوع حجاب باشند. از این نکنه غاقل نشویم که میان خدمات و کالاهای فرهنگی و ذائقه فرهنگی رابطه دیالکتیکی وجود دارد به این معنا که دگرگونی در خدمات و کالاهای فرهنگی موجب ایجاد تغییر در ذائقه فرهنگی افراد جامعه میشود و نیز تحول در ذائقه فرهنگی منجربه تغییر شکل خدمات و کالاهای فرهنگی مورد استفاده میشود، بنابراین نوآوری در کالاهای حجاب به شرط سازگاری با ذایقه فرهنگی جامعه هدف میتواند در بازتولید و بقای این سرمایه فرهنگی کارگر باشد.